أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ
چرا موت حق است ؟
(( چرا بعث حق است ؟
چرا نشر حق است ؟ )) و تمام یازده تای دیگر که در زیارت ال یاسین متعلق همین موت است و ادامه موت است
چرا نفرمود حیات حق است؟
(در اعتقادات ادیان اسلامی اصل اخرت است و برای رسیدن به اخرت باید طی طریق کرد و از دنیا رخت بر بست تا موت صورت گیرد)
تعلق گرفتن حق به موت باعث حیات می شود یعنی همیشه حیات بعد از موت حاصل میشود ( اینکه حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمودند مُوتوا قَبْلَ أنْ تَمُوتوا ؛ بمیرید پیش از انکه بمیرید ، باعث همین حیات می شود ) .
حیات بعد از موت باعث جاودان ست و این همان موت اختیاری است ان مع العسر یسرا = ان مع الموت حیاتا ! موت و حیات ، لازم و ملزوم هم هستند و اگر شخص به صورت اختیاری برای خودش بدست نیاورد خداوند او را به ان موت متلبس میکند.
کسی که نتونه از موت عبور کنه به حیات هم نمی رسه .
آن موتی حق است که حیات داشته باشد ،، کدام موت حیات دارد ؟ موتی که با حق باشد ،، حق کدام است ؟ علی علیه السلام | همان جایی که فرمود علی مع الحق و الحق مع علی . پس در تمام موت ها علی علیه السلام حضور دارند و در تمام مراتب بعد از موت هم این حضور ملموس است در هنگام سوال ناکر و نکیر ، نشر ، بعث ، صراط ، مرصاد ، میزان ، حشر ، حساب ، جنت و نار ، وعد و وعید که تمامشان همراه با علی علیه السلام یا با عدوی علی جریان پیدا می کند ، البته از انجایی که دار الاخره دار الحضور است به این معنا که هیچ حجاب و پنهانی وجود ندارد بین بنی ادم و الله و اولیا الله
امیرالمومنین علیه السلام خطاب به حارث همدانی فرمود:
یا حار همدان من یمت یرنی من مومن او منافق قبلا
هر کسی بمیرد مرا خواهد دید چه مومن باشد چه منافق
ای که گفتی فمن یمت یرنی|
جان فدای کلام دلجویت |
کاش روزی هزار مرتبه من|
مردمی تا بدیدمی رویت|
حق به معنای اعم یعنی مظهر اسم رحمان
حق به معنای اخص یعنی مظهر اسم رحیم
لذا حق برای هرکس به میزان اعتقاد و عملش جلوه و ظهور خواهد کرد.
محمدمهدی دادپور تهرانی